راههایرسیدنبهمعرفت امام
برای شناخت امام، راههایی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
1. تعیین و تصریح و اعلام پیامبر؛ که مفادش خبر دادن از نصب الهی یا جعل و نصب امام به امر
الهی است که فرق آن با اول این است که در اول جعل و نصب بدون واسطه انجام شده و فعل
الهی است بدون واسطه و نص پیامبر مثل خبر دادن از آن است. در دوم فعل الهی به واسطه
پیامبر است که به امر پروردگار انجام میشود و استناد آن به خدا نیز مثل بسیاری از افعال ملائکه
به خدا درست است؛ چون به امر خدا انجام میدهند و مترتب و متفرع بر آن مطلب است، نص هر
امام بر امامت امام پس از خودش.
2.شناخت امام از راه کرامت؛ که ظهور آن، به دست کسی که مدعی امامت باشد، دلیل
بر صدق ادعای اوست یا به بیان بعض بزرگان دلیل بر نص و نصب او از سوی خداست؛
زیرا در این مسئله دو نظر است؛ یکی اینکه کرامت به صورت مستقل دلیل بر امامت
است و دیگری اینکه دلیل اصلی، نصب و نص پیامبر یا امام سابق است و کرامت دلیل
بر نصب است که اگر نص مفقود باشد و کرامت باشد، دلالت دارد بر اینکه نص بر
صاحب کرامت بوده و به دست ما نرسیده است.
3.شناخت از راههای عملی ایشان؛ اخلاق، کردار، روش، رفتار، وضع زندگی و صادرات علمی، یکی
از راههای شناخت امام است برای آنان که اهلیت تشخیص را داشته باشند و بتوانند از اخلاق،
اقبال، معاشر، سلوک، گفتار و سخنرانیها و برخوردهای گوناگون صاحب این مقام را بشناسند.(1)
با توجه به اینکه اطاعت امر امام از نگاه شرع و عقل واجب است، در وجوب معرفت امام نیز بر حسب
حکم عقل و شرع، جای هیچگونه تردید و شبههای نیست؛ زیرا هم مقدمه اطاعت است ـ که واجب
است و بدون وجوب آن، اطاعت و نصب امام بیهوده خواهد شد ـ و هم بر حسب آنچه از روایات
استفاده میشود، بالخصوص نیز واجب است
اکنون با روایات بسیاری که در کتابهای بزرگان دین وجود دارد و از سه راه بالا حکایت دارد،
میتوان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را شناخت. در حدیثی از امام رضا(علیه السلام)
آمده است: «امام امانتدار الهی در میان خلقش و حجت او بر بندگانش، و خلیفه او در
سرزمینهایش و دعوتکننده به سوی خدا و دفاعکننده از حقوق واجب او بر بندگان است.
امام پاکگردیده از گناه و برکنار گشته از عیبهاست که همه علم اختصاص به او دارد و به
حلم شناخته میشود. امام نظمدهنده به دین و باعث سربلندی مسلمانان و خشم منافقان
و از بین برنده کفار است.
امام یگانه روزگار خویش است. هیچکس در مقام منزلت به او نزدیک نمیشود و هیچ عالمی
با او برابری نمیکند، و جایگزینی بر رای او پیدا نمیشود و شبیه و مانند ندارد. همه فضیلتها
مخصوص اوست بدون آنکه آنها را طلب کرده باشد؛ بلکه این امتیازی است از طرف فضلکننده
بسیار بخشنده برای امام».(2)
امام صادق(علیه السلام) نیز درباره کمترین درجه شناخت امام فرموده است: «کمترین مقدار
شناخت امام این است که [بدانی] امام، همطراز پیامبر است ـ مگر در نبوت ـ و وارث
او به شمار میآید و اینکه اطاعت از امام، اطاعت از خداوند و پیامبر خداست؛ باید در هر کاری
تسلیم او باشیم و حکم کارها را از او بخواهیم و از فرمانش پیروی کنیم».(3)
پینوشت:
1. لطفالله صافی گلپایگانی، پیرامون معرفت امام، ص 78 ـ 77.
2. اصول کافی، ج1، ص 201.
3. خزاز قمی، کفایةالاثر، ص 261.
نظرات شما عزیزان: